مدت زمان مطالعه: ۴ دقیقه

در این مقاله سعی شده ضمن تحلیل فیلم <<ستاره های روی زمین>> برخی اشتباهات رایج والدین و مربیان در هدایت تحصیلی و تربیتی کودکان بیان شود. ستاره های روی زمین فیلم جذابی است که هر کسی می تواند از زاویه نگاه خودش با آن همراه شود و پیام مربوط به خودش را از آن دریافت کند. به عنوان مثال برخی والدین همسو با معلم و مدرسه در آرزوی موفقیت تحصیلی فرزندانشان، فراموش می کنند آنها استعدادهای پنهانی دارند که باید تقویت شوند.

موفقیت تحصیلی همه چیز نیست

ستاره های روی زمین یک فیلم بالیوودی است که علاوه بر جذابیت و سرگرمی کنندگی اش به موضوعات تربیتی مهمی پرداخته است. <<ایشان>> شخصیت اصلی فیلم، پسربچه ای هشت ساله است و ظاهرا بازیگوش و حواسپرت! معلم ها و والدینش از او شاکی اند؛ همکلاسی ها و بچه های محله به خاطر تنبلی، حواسپرتی و جوابهای سربالایش به معلم ها مسخره اش می کنند.! مادر از اینکه نمی تواند راه حلی برای مشکل پسرش پیدا کند کلافه شده، در نتیجه والدینش تصمیم می گیرند برای تنبیه او را به مدرسه شبانه روزی بفرستند! ایشان با این دوری از خانواده و خصوصا مادر ، رنجش مضاعف شده و افسرده و ناتوان می شود.
در پس ظاهر ماجرایی که ذکر شد، ایشان پسری فوق العاده باهوش است با یک دنیای درونی متفاوت با سایر افراد. ایشان رنگ ها را خوب می شناسد و در تخیلاتش با آن ها غرق می شود. درو دیوار خانه پر است از نقاشی های فوق العاده او اما در نگاه خانواده این ها برایش امتیاز ویژه ای تلقی نمی شوند چون درسش ضعیف و نمراتش پایین است. ایشان نمی تواند کلمات را بخواند و یا درست بنویسد و در پاسخ به سوالات معلمان میگوید کلمات و حروف در مقابلش می رقصند. مدام تنبیه می شود و گاهی تحت این فشارها از مدرسه فرار می کند.
پدر ایشان مدیر اجرایی موفقی است که دوست دارد فرزندانش نیز جزو برترین ها باشند. مادر ایشان زنی است که کارش را به خاطر بچه ها کنار گذاشته و مدام مشغول امور خانه است و از اینکه در آموزش و پرورش ایشان دچار مشکل است نگران است. برادر ایشان پسری ده دوازده ساله است که علاوه بر موفقیت در مدرسه، ورزشکاری نمونه است و خانواده او را بارها و بارها به ایشان نشان داده اند و به او یادآوری کرده اند که باید مثل برادرش باشد! ایشان در واقع نه کندذهن است نه بچه ای بازیگوش و لجباز و تنبل! او یک کودک خاص و متفاوت است که با وجود دنیای درونی پر از شگفتی اش، دنیایی پر از رنگ و موجودات متحرک که نمیتواند آن را با دیگران به اشتراک بگذارد در مدرسه پیشرفتی ندارد و دیر یادمی گیرد. او در تشخیص کلمات و حروف با صدای مشابه مشکل دارد و این مشکل به خاطر یک اختلال عصبی و اختلال در پردازش زبانی است که Dyslexia گفته می شود.
پدر و مادر و معلمان ایشان، هیچیک قادر به تشخیص مشکل او نیستند و همه به خاطر عدم موفقیت تحصیلی فشار مضاعفی را بر وی وارد می کنند. تا اینکه بعد از انتقال به مدرسه شبانه روزی، معلم هنر موقتی که به مدرسه آمده در ایشان مشکلی احساس می کند و پس از تحقیق متوجه مساله می شود و برای حل آن دست به کار می شود. او با استفاده از تکنیک های مختلفی که به کمک آن ها می شود درک ایشان را تقویت کرد، به او آموزش می دهد و موفق هم می شود. در مدت کوتاهی عقب ماندگی ایشان جبران می شود.
مخاطبین این فیلم هم والدین و مربیان می توانند باشند هم دانش آموزان و هم فعالان تربیتی و تگذارن. هرکسی می تواند پیام مربوط به خودش را از این فیلم دریافت کند. در واقع در این فیلم شاهد نقش هایی هستیم که در جامعه فعلی ما هم وجود دارند و با نگاه اصلاح باید با آن ها مواجه شد.

پیام های فیلم به والدین
  • اول از والدین می خواهیم که جاه طلبی خودشان را بر شانه های ظریف کودکان تحمیل نکنند. این فشار و این ظلم چیزی از کار کودکان کم ندارد.
  • دوم اینکه تفاوت های فردی بچه ها را به رسمیت بشناسند و آن ها را مورد مقایسه های شکننده قرار ندهند. واقعیت این است که بچه ها خیلی با هم متفاوتند.حتی دوبرادر دوقلو توانمندی ها و علایق متفاوتی دارند. تعریف و تمجید از یکی در برابر دیگری و بیان ضعف های دیگری در برابر آن یکی، می تواند مشکلات روانی متعددی برای کودک ایجاد کند از جمله توقف یا کندکردن رشد شخصیتی کودک ضعیف تر، تضعیف یا از بین بردن عزت نفسش و در نهایت منجر به شکستش در زندگی بشود.
  • سوم اینکه آنچه مهم است تلاش بچه هاست. این حرکت با تمام وجود به سمت هدف ممکن است ااما کودک را به تمام هدف مدنظر شما نرساند اما او تلاشش را کرده، بنابراین خود تلاش کردن را ارزشمند بدانید و ارزشش را منوط به رسیدن به نتیجه نکنید.
  • چهارم اینکه والدین باید وقت با کیفیتی برای فرزندانشان صرف کنند. این ااما به معنای وقت زیاد صرف کردن نیست؛ پدری که خودش را تنها مسئول کسب درآمد و حضور در بیرون از خانه می داند و مادر را مسئول رشد و تربیت فرزندان می شمارد، سبب نگرش بی تفاوت کودک نسبت به پدر شده و رابطه پدرفرزندی را مخدوش کرده که عواقب بدی به همراه خواهد داشت. یا مادری که حضور با کیفیتی برای فرزند ندارد هم خلایی را در فرزندش ایجاد کرده که به راحتی قابل جبران نیست. کودک در این شرایط احساس می کند باری بر دوش والدینش است و عزت نفسش را از دست می دهد.

کودک خاص در این فیلم رنج می کشد چرا که کسی از مشکلش خبر ندارد و گذشته از بی اطلاعی و عدم تلاش برای پیدا کردن مشکل او، مدام کودک را تحت فشار قرار می دهند که مطابق استانداردهای آن ها عمل کند و این برای کودک غیر ممکن است.
صحبت درباره این اختلال زبانی در این مجال نمی گنجد اما می توانیم مواردی که از طرف والدین، مربیان، همسالان، نظام آموزشی و جامعه قابل رعایت و پیگیری است را متذکر بشویم.
1- والدین باید به جای تمرکز بر ارتقا تحصیلی دراین کودکان، استعدادهای پنهان آن ها را کشف کرده و به کودک کمک کنند تا در زمینه هایی که توانایی دارد موفقیت هایش را رقم بزند. 2- اغلب این کودکان به خاطر مشکلات زبانی شان، نمی توانند به شکل مناسبی احساسات خود را بیان کنند و با دیگران ارتباط برقرار کنند، بنابراین بزرگترها وظیفه دارند به آن ها کمک کنند تا بتوانند درباره احساساتشان صحبت کنند و برای کمک به حل مشکلاتشان به احساسات کودک گوش بدهند.
3- معمولا اضطراب، خشم، افسردگی و ترس این کودکان را تهدید می کند، والدین باید مراقب کودکان باشند و تا جایی که ممکن است در جهت رفعش تلاش کنند و به کودک یاد بدهند چطور این مشکلات را کنترل کند.
4- این کودکان برای انجام کارهایشان، نیازمند روش های خاص هستند و باید تلاش زیادی بکنند که ممکن است خیلی دیر به نتیجه برسند، بنابر این فرایند تلاش برای رسیدن به هدف در اینجا اهمیت فوق العاده ای دارد که فارغ از نتیجه، شایسته تشویق است.
5- رفتارهای نامناسب، برچسب های منفی و تحقیر آمیز مثل <<تنبل>>، <<ترسو>> <<کندذهن>> و . با این کودکان از جانب هرکسی حتی همسالان غیر قابل پذیرش است.
6- برای این کودکان گروه همسالان و بچه های دیگری که با این کودکان مراوده می کنند از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند چراکه می توانند احساس عزت به نفس و شایستگی را با حمایتگری و رفتار صحیح در آن ها تقویت کرده و جامعه پذیری را برای آن ها راحتتر کنند.
7- این کودکان نیاز دارند که با شیوه های خاص و آموزش های ویژه دریافت هایشان از محرک های محیطی تقویت شود. صحبت کردن و برقراری ارتباط با دیگران و علاقه مندی به زندگی اجتماعی در آن ها تقویت شود. نکته مهم این است که نباید این کودکان را از جمع کودکان عادی جدا کرد و آموزش عمومی که حقشان است را از آنها سلب کرد.

آموزش عمومی، با کیفیت و در کنار خانواده و دوستان، درباره این کودکان اهمیت زیادی دارد؛ . چراکه از یک سو با حضور در یک مدرسه عادی تمام علایق و توانمندی ها و نیازهایشان در همه ابعاد مورد توجه قرار خواهد گرفت و از سوی دیگر از نگاه های تبعیض آمیز در امان خواهند بود. تنها در یک صورت می توان به گزینه مدارس خاص فکر کرد، در صورتی که مدارس عادی حتی با کمک خدمات تکمیلی نتوانند عملکرد رضایت بخشی در آموزش و پرورش این کودکان داشته باشند.

پرسش و پاسخ حقوقی|پاسخ به سوالات حقوقی

موفقیت تحصیلی همه چیز نیست

درس شجاعت از انیمیشن پروان

کودکان ,ایشان ,کودک ,فیلم ,والدین ,مدرسه ,والدین باید ,موفقیت تحصیلی ,کیفیتی برای ,تلاش برای ,برای کودک
مشخصات
آخرین جستجو ها